Start, now shoot the gun

Start, now shoot the gun

Light, camera , action!
Start, now shoot the gun

Start, now shoot the gun

Light, camera , action!

چراغ آسمون :)

چند شب پیش نزدیکای ساعت 2  شب بود که تو تاریکی به سمت آشپزخونه راه افتادم تا آب بخورم. این مدته هروقت همین ساعت می‌رفتم اونجا، به قدری هوا تاریک بود و نوری از اطراف نمی‌تابید که اکثرا از نور گوشی کمک می‌گرفتم یا صبر می‌کردم چشمم به تاریکی عادت کنه تا جلومو ببینم. ولی اینبار... آشپزخونه با یه نور سفید روشن بود!

به سمت ایوونِ آشپزخونه رفتم که با اون نور سفید رنگ روشن شده بود.  ساختمون اونوری کاملا خاموش بود.  با تعجب از پشت در خم شدم و اینبار تو آسمون به دنبال منبع روشنایی گشتم... و پیداش کردم! قشنگ‌ترین روشن‌کننده‌ی شب‌های تاریک... ماه!  


چقدر بزرگ بود... و چه نور وسیعی داشت! علاوه بر ماه پرنور، حتی ایوونِ روشن‌شده با نور ماه هم دیدنی شده بود.


ازون نقطه‌ای که من وایساده بودم، نگاه کردن ماه خیلی سخت بود، ولی اینقد این ماه بزرگ صحنه‌ی قشنگی بود که به خاطرش به خودم زحمت دادم و برای مدتی با لبخند محو تماشاش شدم.  دلم می‌خواست همینطور تا صبح بشینم(وایسم در واقع!) و به اون صحنه‌ی زیبا نگاه کنم...


اما خوابم میومد. :|

آبمو خوردم و به مقصد تخت‌خواب، ماه و زیبایی‌هاش رو تنها گذاشتم. :|


نکته: گاهی چیزای معمولی‌ای که در سال شصت‌هزار بار تکرار می‌شن و از کنارشون به سادگی رد می‌شیم، می‌تونن تبدیل به قشنگ‌ترین صحنه‌ها بشن. فقط کافیه یک لحظه توقف کنیم و توجهمونو بهشون اختصاص بدیم.


پ.ن: کاش می‌تونستم اون صحنه‌ی رویایی رو برای همیشه ضبط کنم و هروقت می‌خوام نه‌تنها ببینمش، بلکه دوباره حسش کنم... ولی خب! توانِ گوشی نکشید. :|

پ.ن 2: در وصف حالم می‌تونم بگم شبیه جی‌دراگون شده بودم که تو آهنگ BaeBae غرق در زیبایی نهفته تو مجسمه‌ی پیش روش شده بود.

برای علاقمندان: عکس از موزیک ویدئوی Big Bang - Bae Bae (از آهنگای آلبوم MADE سری M)